کاشی کاری های مساجد، خطوطی در هم رفته و آیاتی ناخوانا

مساجد یکی از اماکنی هستند که اکثر ایرانی ها به آنجا رفت و آمد می کنند. بسیاری از مردم برای ادای فریضه نماز به مساجد می روند و اقشار دیگر به مناسبت های دیگری همانند عزاداری، مجالس ترحیم و ... یک بار هم که شده به مسجد می روند. از این لحاظ مساجد به واسطه ویژگی های خاصی که دارند می توانند به نوبه خود تاثیرات فرهنگی و مذهبی بالایی بر افرادی داشته باشند که در آنجا حضور می یابند.

یکی از خصوصیات مساجد نوع معماری خاص و متفاوت آن با بقیه اماکن است. معماری مساجد معمولا شامل گنبد، گلدسته و کاشی کارهایی است که عمدتا با آیاتی از قرآن تزیین شده اند. استفاده از آیات قرآن در معماری مساجد علاوه بر زینت بخشیدن به مساجد می تواند برای دقایقی هم که شده انسان را نسبت به مسائل مذهبی و معنوی متذکر سازد. اما واقعیت این است که این آیات چنان تو در تو و با خطوط پیچ در پیچ نوشته شده اند که نه زیبایی خاصی به مساجد می بخشند و نه پیامی را به انسان منتقل می کنند. این سبک استفاده از آیات قرآن که در معماری برخی مساجد قدیم استفاده می شده است بدون تغییر خاصی هم اینک نیز استفاده می شود و مساجد پر شده است از آیاتی که ناخوانا هستند.

البته استفاده از نوشته ها و خطوط در بناهای قدیمی نیز مسبوق به سابقه بوده است چنان که در بسیاری از آثار به جا مانده از ایران باستان می توان کتیبه های زیادی را یافت. اما برعکس آنچه در مورد آیات قرآن در مساجد امروزی اتفاق افتاده است نگارندگان کتیبه ها علاقمند بوده اند که افراد مختلف قادر به خواندن کتیبه ها باشند و پیام آن را دریافت کنند. در حقیقت نکته ظریفی در این کتیبه ها وجود دارد و آن اینکه در تعداد زیادی از آنها علاوه بر زبان فارسی باستان از دو زبان رسمی دیگر آن زمان یعنی عیلامی و بابلی نیز استفاده شده است تا اقوام مختلف آن زمان که در حوزه امپراطوری ایران قرار داشته اند متن کتیبه را متوجه شوند. به عنوان نمونه می توان به کتیبه های گنج نامه اشاره کرد که متن های آن در سه ستون و به سه زبان مختلف نوشته شده اند.

 

به دیگر سخن، هدف نگارندگان کتیبه ها نشان دادن میخ های خط میخی نبوده است بلکه هدف آنها این بوده است که دیگران نیز کتیبه ها را بخوانند و به عظمت امپراطوری آن زمان پی ببرند. همچنین از آنجا که سرزمین ایران بین اقوام مختلف دست به دست می شده است کتیبه ها معمولا بر فراز بلندی ها حک می شده اند تا از آسیب زمانه در امان بمانند که البته چنین نیز شده است. در واقع ما یک هوشمندی را در نگارندگان این کتیبه ها مشاهده می کنیم که قصد معرفی کردن و جاودانگی خویش را داشته اند و بطور برعکس یک کج سلیقگی در استفاده از آیات قرآن را مشاهده می کنیم که باعث شده که آیات این کتاب جاودانه در مساجد که مذهبی ترین مکانها هستند مهجور بمانند.

برای اصلاح وضع موجود گام اول می تواند تدوین یک استاندارد برای مساجد باشد. اصولا باید مشخص شود که مساجد تا چه حد و چگونه باید تزیین شوند. تدوین این استاندارد و عمل به آن باعث خواهد شد تا بسیاری از کاشی کاری ها و تابلوهای زینتی ولی بی اثر که حاوی آیات قرآن با خطوط پیچ و تاب خورده هستند و متاسفانه گاهی اوقات از نقوش پرندگان و حیوانات  نیز در آنها استفاده شده است و هزینه های گزافی نیز برای آنها پرداخت می شود از مساجد جمع آوری شده و مساجد روی سادگی به خود ببینند. در فضای داخلی مساحد آن چیزی که بیشتر از همه نیاز آن احساس می شود متن تعقیبات نماز است که می تواند با خطوط خوانا و درشت در مقابل نماز گزاران نوشته شود. آنجا هم که نیاز به استفاده از آیات قرانی وجود دارد می توان از خطوط زیبای و خوانا استفاده نمود. همچنین می توان ترجمه فارسی آیات قرآن را نیز در زیر آن ها نوشت تا مخاطب معنی آیات را متوجه شود. به تعبیر دیگر بجای پیچیده و متکلف کردن می توان به سمت آسان کردن و همه گیر کردن گام برداشت. در پایان باید یاداور شود که مسجد اولین و مهمترین پایگاه مذهبی است و هر اصلاحی در مسجد باعث اصلاح بزرگتری در جامعه مذهبی ما خواهد شد.

در محرم کدام هیئت ها نرویم

هر سال با فرا رسیدن محرم دوباره یاد و خاطره امام حسین علیه السلام و یاران باوفایش زنده می شود و کوچه ها و خیابان سیاهپوش شده و دسته جات عزاداری براه می افتند. این سنت عزاداری سالیان سال است که پس از شهادت امام حسین علیه السلام برپا شده است و امروزه به دست ما رسیده است. نکته مهمی که این عزاداری ها دارند اینست که عزاداران با جایگاههای اجتماعی متفاوت در هیئات مذهبی دور هم جمع می شوند و در سوگ حسین بن علی علیه السلام و مصیبتهایی که بر او و اصحاب و خانواده اش وارد شده است گریه می کنند.

اما در چند سال اخیر برخی از این عزاداری ها رنگ و بوی دیگری به خود گرفته است و برخی بدعت ها به آنها راه پیدا کرده اند که اگر امروز جلوی آنها گرفته نشود کم کم به سنت تبدیل می شوند.

شاید مهم ترین معضل کنونی عزاداریها همین اشعاری است که به عنوان نوحه در سوگ اما حسین علیه اسلام خوانده می شوند. برخی از این اشعار درون مایه ضعیفی دارند و در مواردی حتی در شان امام حسین علیه السلام و یارانش نیستند. به دیگر سخن شاهد این هستیم که در برخی هیئات یکسری اشعار دم دستی که گاهی اوقات در کوچه و بازار یا موبایلها بین دختران و پسران جوان ردو بدل میشوند و دارای موضوعاتی نظیر فراق و غربت و دلتنگی هستند با کمی تغییر به عنوان نوحه برای مردم خوانده می شوند.

ورود موسیقی به عزاداری ها معضل دیگری است که امروزه بیداد می کند. استفاده از نغمه هایی که در موسیقی سنتی توسط خوانندگان استفاده می شوند و جایگزینی اشعار عاشورایی با  اشعار اصلی موسیقی های سنتی یکی از تکنیک هایی است که توسط برخی مداحان استفاده می شود. اما عمق انحراف را می توان مربوط به استفاده از آهنگ های تند غربی در مداحی ها دانست که هیئت ها از آن برای افزایش هیجان عزاداران (بخوانید شور گرفتن) استفاده می کنند.  صدای طبل و بلندگوهای این گونه هیئت ها هم معمولا باعث آزار ساکنین محل می شود.

یک معضل عجیب و غریب دیگر پیچیده کردن مراسم عزاداری توسط برخی هیئات مذهبی است. مراسمی نظیر طشت گذاری، مشق قمه، چلچراغ، علم کشون و ... مراسمی هستند که اگر چه برخی از آنها در قدیم نیز مرسوم بوده اند اما بیشتر آنها ریشه مذهبی شناخته شده ای ندارند.

قربانی کردن  هم سنتی بوده که از انحراف در امان نمانده است. سابق بر این ذبح گوسفند در سر راه دسته جات عزاداری متداول بود و لیکن امروزه برخی هیئت ها به قربانی کردن گاو و در مواردی شتر روی آورده اند که با توجه به دشواری ذبح این حیوانات گاها باعث وحشت و آزار دیدن قربانی می شود در حالیکه بساط تفریح و سرگرمی تماشاچیان را فراهم می کند.   

اتفاق دیگری که در خیلی از عزاداری ها متداول شده برهنگی و رفتارهای هیجانی است. متاسفانه بوی عرق و جوراب و صداهای گوش خراش و غش کردن یک عده در وسط مجلس جزو لاینفک برخی عزاداری ها شده است بطوریکه موجب می شود مجلس عزاداری ظاهری زشت و کریه داشته باشد.

اما وقت آن رسیده که جلوی این انحرافات توسط خود مردم گرفته شود.

تذکر مردم به این رفتارها قدم اول در اصلاح این انحرافات است. بخصوص اینکه به یاد داشته باشیم هدف از حرکت انقلابی امام حسین علیه السلام امر به معروف و نهی از منکر بوده است. در واقع این ماه می تواند زمانی برای تمرین تذکر دادن و تذکر شنیدن باشد. یک کار دیگر از رونق انداختن این گونه عزاداری ها با عدم شرکت مردم در آنها و شرکت در عزاداری های اصیل که معمولا ساده و بی تکلف هستند می باشد. نمونه خوبی از این عزاداری ها را می توان در مساجد یافت. حضور بزرگترهای محله به همراه روحانیون در مساجد باعث شده بسیاری از رفتارهای عزاداران در این مکانها کنترل شده باشد و شکل عزاداری ها تغییر عمده ای نسبت به قبل نداشته باشند. در پایان باید یاد آور شد که امام حسین علیه السلام چراغ هدایت و کشتی نجات است و عزاداری یکی از نقطات اتصال ما به این امام بزرگوار می باشد. پس نباید بر سر انحرافاتی که می خواهند به عزاداری ها وارد کنند کوتاه بیاییم.